طی گشت و گذار در گوشی بابایی یک عکسیو کشف کردم که با دیدنش کلییییییییییییییی خوشحال شدم در این عکس شاین جون 40روزش شده بود و ما به اتفاق چندتا از دوستان شام رفتیم بیرون وکلییییی خوش گذشت.

+ نوشته شده در جمعه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 17:21 توسط مامان سمانه و بابا پیام
|
من اینجا از خاطرات خوش بارداری و تولد و بزرگ شدن کودکم خواهم نوشت تا یادم نرود که خداوند چه هدیه ای را بر من ارزانی داشته .از خداوند سپاسگزارم و امیدوارم که فرزندسالم و صالحی به من و همه خانواده های ایرانی عطا کند .