از اونجایی که مامان سمانه برای اولین بار یادش رفت کوله پشتی شاین جونو ببره مهمانی شاین جون مجبور شد سری به کمد لباسهای عمه پرستو جون بزنه و یکی از تاپهای عمه پرستو جونو به عنوان لباس خواب بپوشه.

+ نوشته شده در جمعه هفتم تیر ۱۳۹۲ ساعت 1:4 توسط مامان سمانه و بابا پیام
|
من اینجا از خاطرات خوش بارداری و تولد و بزرگ شدن کودکم خواهم نوشت تا یادم نرود که خداوند چه هدیه ای را بر من ارزانی داشته .از خداوند سپاسگزارم و امیدوارم که فرزندسالم و صالحی به من و همه خانواده های ایرانی عطا کند .