جای همه دوستان خالی برای تولد مامان سمانه رفتیم شمال اما این شمال با بقیه مسافرتها یک فرق کلی داشت و اونم این بودکه در این سفر شاین جون به همراه مامانیها و بابایها و عمه و دایی و مامان پروین-مامان بزرگ مامان سمانه -وعمومسعود-عموی مامان سمانه- بود و کلیییییییییییییی به همه خوش گذشت و یک سوژه دیگه هم بود اونم این که بصورت اتفاقی شاین جون یکی از دوستای وبلاگیشو پیدا کرد امیر سام جون و اینکه شاین در این سفر کلی تجربه کسب کرد یکیش قایق سواری بود.



+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 13:27 توسط مامان سمانه و بابا پیام
|
من اینجا از خاطرات خوش بارداری و تولد و بزرگ شدن کودکم خواهم نوشت تا یادم نرود که خداوند چه هدیه ای را بر من ارزانی داشته .از خداوند سپاسگزارم و امیدوارم که فرزندسالم و صالحی به من و همه خانواده های ایرانی عطا کند .