
تازگیها یاد گرفتم عروسکهای قشنگی که دارمو بگیرم و لمس کنم و مامان و بابا پیام جونم هم تلاش میکنن حس لامسه منو با اشیای مختلف آشنا کنن الانم مشغول عروسک بازیم و خبر ندارین هرچی که گیرم میاد میکنم تو دهنم هههههههههههههههههههه و همش مامانم بهم با نگاهش میفهمونه که اشتباه کردم و منم چون این نگاهو خوووووووب شناختم فوراً با یک خنده همه چیو ههههههههه حلش میکنم اینم از کارهای ما نی نی ها هست دیگه.
+ نوشته شده در دوشنبه نهم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 15:55 توسط مامان سمانه و بابا پیام
|
من اینجا از خاطرات خوش بارداری و تولد و بزرگ شدن کودکم خواهم نوشت تا یادم نرود که خداوند چه هدیه ای را بر من ارزانی داشته .از خداوند سپاسگزارم و امیدوارم که فرزندسالم و صالحی به من و همه خانواده های ایرانی عطا کند .